در این مطلب سعی داریم در مورد شناخت بهترین سبک های ارتباطی و تاثیر آنها در زندگی صحبت کنیم. اما آیا تا به حال در اطراف خود با افرادی مواجه بوده اید که هر چه فکر می کنند بدون توجه به مناسب بودن اظهاراتشان به زبان می آورند؟ شاید در نهایت تصمیم گرفتید به خاطر عدم تدبیرشان به آنها نزدیک نشوید، اما پاسخی که از آن ها دریافت کرده اید این بوده است که: «من اینطور هستم. مردم باید به من عادت کنند.»
اهمیت سبک های ارتباطی
برخلاف آنچه اکثر مردم فکر می کنند، سبک های ارتباطی منحصرا توسط شخصیت تعیین نمی شود. سبک های زندگی تحت تأثیر انتخاب هایی است که ما با تماشای دیگران، تلاش ها و آزمون و خطاها در زندگی، تأثیر والدین و انواع تجربیات زندگی انجام می دهیم. سبک ارتباطی یک انتخاب است. به عنوان مثال، ما کلمات را انتخاب می کنیم، چقدر بلند صحبت می کنیم، زمان مکالمه و استراتژی هایی که برای تأثیرگذاری بر دیگران استفاده می کنیم. این انتخاب ها بر اینکه آیا مردم نظر ما را می شنوند یا از رفتار ما دلسرد می شوند تاثیر می گذارد. وقتی انتخاب های ارتباطی اشتباهی می کنیم، مردم به دو صورت فکر می کنند:
“چرا این شخص اینگونه رفتار می کند؟”
“چرا این شخص با من اینگونه رفتار می کند؟”
اگر سبک ارتباطی نامناسب ما مورد توجه شنونده قرار گیرد، نکته ای که می خواهیم به آن اشاره کنیم نادیده گرفته می شود.
متأسفانه ما همیشه از انتخاب هایی که می کنیم آگاه نیستیم. همه ما گفتگوهایی داشته ایم که در آن احساسات ما رفتار ما را دیکته می کند. همچنین، ما اغلب بر هدف خود در پشت پیام متمرکز هستیم و نمی توانیم نحوه ارائه آن پیام را نظارت کنیم. به عنوان مثال، در آخرین مکالمه خود با کسی، آیا از حالت چهره خود آگاه بودید؟
بسیاری از رفتارهای ارتباطی ما به سختی قابل نظارت است. بیشتر انتخاب های ارتباطی ما به عادت تبدیل شده است. ما به این فکر نمی کنیم که چگونه ما را درک می کنند، بلکه در عوض بر اساس انگیزه با هم ارتباط برقرار می کنیم. ما به نظرات شنونده فکر نمی کنیم، فقط به نظراتی که احساس می کنیم مجبور به بیان آنها هستیم فکر می کنیم. بنابراین، یادگیری چهار سبک ارتباطی و تأثیرات مثبت و منفی این انتخاب های سبک بر دیگران برای موارد زیر ضروری است:
وضوح ارتباطات ما
کیفیت ارتباط ما با دیگران
اعتبار ما
قدرت پیام های تاثیرگذار ما
هر سبک بسته به نحوه استفاده از سبک و موقعیتی که از آن استفاده می کنید می تواند تأثیر مثبت و منفی داشته باشد. برای مثال، در بیشتر موقعیت ها گشاده رویی با دیگران بسیار مؤثر است، اما مواردی وجود دارد که ممکن است اطلاعات محرمانه ای در اختیار داشته باشید که قابل افشا نباشد. بدیهی است که اگر بخواهید آنچه را که می دانید فاش کنید، اعتماد افرادی که قرار بود راز آنها را حفظ کنید نقض می شود.
اعتماد یک عامل مهم در تصمیم گیری در مورد نحوه ارتباط با دیگران است. به کسی فکر کنید که به او اعتماد ندارید. ارتباط شما با آن شخص محدود، محافظت شده و مشکوک است. اعتماد همه چیز را در روابط تغییر می دهد.این دلیل اصلی اهمیت داشتن انتخاب های رفتاری ارتباطی موثر است. هنگامی که مردم بر روی این موضوع تمرکز می کنند که در یک تعامل با آنها چقدر بد رفتار می شود، این نکته را نمی پذیرند، حتی اگر آن نقطه راه حلی برای همه مشکلات روی کره زمین باشد! چرا به ایده یک نفر اعتماد کنید در حالی که به آن شخص اعتماد ندارید که به طور واضح و محترمانه با شما ارتباط برقرار کند؟
انواع سبک های ارتباطی
هر فردی سبک ارتباطی منحصر به فردی دارد، روشی که در آن با دیگران تعامل و تبادل اطلاعات می کند. چهار سبک ارتباطی اساسی وجود دارد: منفعل، تهاجمی، منفعل-تهاجمی و قاطعانه.
درک هر سبک ارتباطی و اینکه چرا افراد از آنها استفاده می کنند بسیار مهم است. برای مثال، سبک ارتباط قاطعانه مؤثرترین و بهترین سبک ارتباطی است، زیرا بهترین جنبه های مجموع همه سبک های دیگر را در بر می گیرد.
وقتی این چهار سبک را تجزیه و تحلیل می کنیم، ویژگی های هر سبک، عبارات استاندارد و اینکه چه چیزی آنها را منحصر به فرد می کند را بهتر درک می کنیم.
سبک ارتباطی منفعل
افرادی که از سبک ارتباط غیرفعال استفاده می کنند اغلب بی تفاوت عمل می کنند و در مقابل دیگران تسلیم می شوند. ارتباط گیرندگان منفعل معمولاً در بیان احساسات یا نیازهای خود شکست می خورند و به دیگران اجازه می دهند تا خود را ابراز کنند. اغلب، فقدان ارتباط بیرونی یک ارتباط گر منفعل می تواند منجر به سوء تفاهم، ایجاد خشم یا رنجش شود. در عین حال، این افراد می توانند هنگام بروز تعارض امن تر باشند، زیرا به احتمال زیاد از رویارویی اجتناب می کنند.
افراد دارای سبک ارتباطی منفعل، اغلب عدم تماس چشمی، وضعیت بدنی نامناسب و ناتوانی در «نه گفتن» را نشان می دهند. ارتباط گیرندگان منفعل به گونه ای عمل می کنند که می گویند “مردم هرگز احساسات من را در نظر نمی گیرند.”
نمونه هایی از عباراتی که کسانی که از سبک های ارتباطی منفعل استفاده می کنند می گویند یا ممکن است باور کنند عبارتند از:
“واقعاً آنقدرها مهم نیست.”
“من فقط می خواهم صلح را حفظ کنم”
سبک ارتباطی تهاجمی و خشونت آمیز
هنگامی که شخصی به شیوه ای پرخاشگرانه ارتباط برقرار می کند، اغلب کاملا آشکار و مشخص است. آن را خواهید شنید، خواهید دید، حتی ممکن است آن را احساس کنید.
سبک ارتباط پرخاشگرانه با صحبت کردن با صدای بلند و مطالبه گر، حفظ تماس چشمی شدید و تسلط یا کنترل دیگران از طریق سرزنش، ارعاب، انتقاد، تهدید یا حمله به آنها، از جمله ویژگی های دیگر مورد تاکید قرار می گیرد.
افراد با سبک های ارتباطی تهاجمی و پرخاشگر اغلب دستوراتی صادر می کنند، سوالاتی را بی ادبانه می پرسند و به حرف های دیگران گوش نمی دهند. اما می توان آنها را رهبر نیز در نظر گرفت که از اطرافیان خود احترام دریافت می کنند.
نمونه هایی از عباراتی که یک ارتباط گر پرخاشگر استفاده می کند عبارتند از:
“من درست می گویم و تو اشتباه می کنی.”
“من هر چه باشد راهم را طی خواهم کرد.”
“همش تقصیرتوست.”
سبک ارتباطی منفعل-تهاجمی
کاربران سبک های ارتباطی منفعل-تهاجمی در ظاهر منفعل به نظر می رسند، اما ممکن است در درون خود احساس ناتوانی یا عصبانیت در موقعیت گیرافتاده کنند، که باعث ایجاد رنجشی می شود که منجر به حرص خوردن یا رفتار کردن به روش های پنهانی، غیرمستقیم یا مخفیانه می شود.
بیشتر ارتباط گیرندگان منفعل – پرخاشگر به جای رویارویی با یک شخص یا موضوع، با خود غر می زنند. آنها در تشخیص عصبانیت خود مشکل دارند، از حالات چهره ای استفاده می کنند که با احساس آنها ارتباطی ندارد و حتی وجود مشکل را انکار می کنند.
ارتباط گیران منفعل – پرخاشگر به احتمال زیاد با زبان بدن یا عدم برقراری ارتباط باز با شخص دیگر ارتباط برقرار می کنند، مانند رفتار بی صدا، شایعه پراکنی پشت سر مردم یا خرابکاری در تلاش های دیگران. ارتباطات اشخاص دارای سبک های ارتباطی منفعل – پرخاشگر نیز ممکن است همکاری به نظر برسند، اما احتمال دارد در سکوت عکس آن را انجام دهند.
در نهایت، افراد دارای سبک های ارتباطی منفعل – پرخاشگر از نیازهای خود آگاه هستند، اما در برخی مواقع برای بیان آنها تلاش می کنند.
نمونه هایی از عباراتی که یک شخص منفعل-تهاجمی از آنها استفاده می کند عبارتند از:
“این برای من خوب است، اما اگر شخص دیگری عصبانی شد، تعجب نکنید.”
“مطمئناً، ما می توانیم کارها را به روش شما انجام دهیم” (سپس با خود زمزمه می کند که “راه شما” احمقانه است).
سبک ارتباطی قاطعانه
سبک ارتباط قاطعانه که تصور می شود مؤثرترین و بهترین سبک های ارتباطی در میان ۴ نوع سبک ارتباطی باشد، در حالی که زیاده روی نمی کند دارای یک پیوند ارتباطی باز است. فرد دارای سبک رفتاری قاطع می تواند نیازها، خواسته ها، ایده ها و احساسات خود را بیان کند، در حالی که نیازهای دیگران را نیز در نظر می گیرد. هدف ارتباطات قاطع این است که هر دو طرف در یک موقعیت پیروز شوند و حقوق خود را با حقوق دیگران متعادل کنند.
یکی از کلیدهای ارتباط قاطعانه، استفاده از جملات «من» است، مانند «وقتی برای جلسه دیر میآیید احساس ناامیدی می کنم» یا «دوست ندارم بارها و بارها این موضوع را توضیح دهم». نشان دهنده مالکیت احساسات و رفتار بدون سرزنش شخص مقابل است.
مثال هایی از عباراتی که یک شخص دارای سبک های ارتباطی قاطعانه استفاده می کند عبارتند از:
“ما به همان اندازه حق داریم که خودمان را با احترام به یکدیگر ابراز کنیم.”
می دانم که در زندگی ام انتخاب هایی دارم و گزینه هایم را در نظر می گیرم”.
“من به حقوق دیگران احترام می گذارم.”
چگونه به یک ارتباط دهنده قاطع تبدیل شویم
درک نحوه ارتباط دیگران می تواند کلید انتقال پیام شما به آنها باشد. به منظور ایجاد یک سبک ارتباطی قاطعانه تر، در اینجا چند نکته وجود دارد که باید در نظر داشته باشید:
مالکیت را در دست بگیرید ،از عبارات “من” استفاده کنید.
حفظ تماس چشمی
“نه” گفتن را یاد بگیرید
نیازها و خواسته های خود را با اطمینان بیان کنید
خود را به عنوان یک ارتباط دهنده کلیدی تثبیت کنید
اکنون که در مورد چهار سبک ارتباطی اساسی یاد گرفتید، آگاهی خود را در نظر بگیرید و آن را تا حدی به کار ببرید. چراکه سبک های ارتباطی افراد در زندگی افراد تاثیرگذار هستند.
ارتباطات سبک باز از اعتماد به عنوان راهنما برای انتخاب های خود استفاده می کنند. از خود بپرسید: “آیا اعمال، سبک و سخنان من باعث بهبود یا حفظ اعتماد نسبت به من می شود؟” اگر پاسخ شما مثبت است، به احتمال زیاد روش خود را با دقت انتخاب کرده اید و به شیوه ای شفاف، محترمانه و تاثیرگذار ارتباط برقرار خواهید کرد. با این حال، در موقعیتهای استرس زا، اغلب از پرسیدن این سوال و گفتن هر چه در ذهنمان می گذرد، کوتاهی می کنیم، به این بهانه که کمبود زمان مانع از این می شود که به تأثیر خود بر دیگران فکر نکنیم.
یک فرد با سبک های ارتباطی موثر می داند که این شنونده است که موفقیت تعامل را تعیین می کند، دیدگاه همه افراد در گفتگو در نظر گرفته می شود. با این حال، مواقعی وجود دارد که سبک ارتباطی ما باید بسته تر باشد. آیا تا به حال از جلسه ای خارج شده اید که پشیمان شوید که همه چیزهایی را که فکر می کنید و احساس می کنید بدون فیلتر گفتید؟ این موقعیتی بود که در آن نشستن و تجزیه و تحلیل آنچه مردم می گویند و سپس تصمیم گیری در مورد نحوه پاسخ دادن، انتخاب بهتری بود.
در شرایط بحرانی، اختصار بسیار مهم است. ما باید قاطع، مختصر و در عین حال توصیفی، آرام و متمرکز روی عمل باشیم. انتخاب های ارتباطی که مردم را از این اقدام منحرف می کند می تواند عواقب فاجعه باری داشته باشد. متأسفانه افرادی که از سبک های ارتباطی نامناسب استفاده می کنند به اشتباه معتقدند که بحران، استفاده از هر نوع رفتاری را که باعث تحریک عمل از جمله ارعاب می شود را توجیه می کند. با این حال، دیگران اغلب با مقاومت خود در برابر بازی قدرت واکنش نشان می دهند. آخرین باری که کسی به شما گفت: “باید…” چه واکنشی نشان دادید؟
هنگامی که افراد در مورد نحوه پاسخگویی به رفتارهای نامناسب یا موقعیت های ناآشنا مطمئن نیستند، اغلب تصمیم می گیرند که نظرات و احساسات واقعی خود را پنهان کنند. به عنوان مثال، به این سوال: “آیا این شلوار جین من را چاق می کند؟” بدیهی است که ما هنگام تعیین چگونگی پاسخ خود به دلیل نگرانی از احساسات سؤال کننده، رابطه با سؤال کننده را در نظر خواهیم گرفت و نه حقیقت را.
موقعیت های زیادی وجود دارد که در آنها این درجه از پنهان بودن مناسب است، مانند خدمات مشتری. مشتریان ممکن است فریاد بزنند و ما را به خاطر اشتباهات خود سرزنش کنند. به عنوان ارائه دهندگان خدمات مشتری، ما باید آرام بمانیم و در انتخاب کلمه خود آگاه باشیم (حتی اگر آنها از انتخاب خود آگاه نباشند). در درون ما خشمگین و ناراحت هستیم، اما در بیرون لبخند می زنیم، گوش می دهیم و در حال مذاکره برای راه حل هستیم. این استفاده مناسب از سبک ارتباط پنهان است. آشکار کردن احساسات واقعی ما فقط وضعیت را تشدید می کند. اما هنگامی که این سبک زیاد و به شدت مورد استفاده قرار می گیرد، حقیقت کامل به طور مداوم آشکار نمی شود و باعث ایجاد مشکلاتی در اعتماد می شود.
شکی نیست که آگاهی کامل از انتخاب سبک های ارتباطی که انجام می دهیم نیازمند تلاش زیادی است. گاهی اوقات ما بیش از حد خسته هستیم و از نظر احساسی نمی توانیم تلاش کنیم. اما آبروی ما تحت تأثیر قرار می گیرد. اگر تصمیم بگیریم که این تلاش را انجام ندهیم و در عوض در طرز فکر «فقط همین راه یا به راه من عادت کنید» بمانیم، به دیگران می گوییم که ارتباط واقعی با آنها ارزش ندارد و یا آنها ارزش تلاش ما را ندارند. آیا واقعاً این تأثیری است که می خواهید داشته باشید؟
بنابراین باید بدانید که سبک های ارتباطی که در هنگام ارتباط با دیگران اتخاذ می کنید تاثیر زیادی روی زندگی شما خواهند داشت. پس سعی کنید بهترین سبک های ارتباطی را فراگرفته و به کار گیرید.
ویژگی سبک ارتباطی منفعل چیست؟
افرادی که دارای سبک ارتباط منفعل هستند اغلب بی تفاوت عمل می کنند و در مقابل دیگران تسلیم می شوند. ارتباط گیرندگان منفعل معمولاً در بیان احساسات یا نیازهای خود شکست می خورند و به دیگران اجازه می دهند تا خود را ابراز کنند.
سبک ارتباطی تهاجمی چه خصوصیاتی دارند؟
سبک ارتباط پرخاشگرانه با صحبت کردن با صدای بلند و مطالبه گر، حفظ تماس چشمی شدید و تسلط یا کنترل دیگران از طریق سرزنش، ارعاب، انتقاد، تهدید یا حمله به آنها، از جمله ویژگی های دیگر مورد تاکید قرار می گیرد.
خصوصیات سبک ارتباطی منفعل-تهاجمی چیست؟
کاربران سبک های ارتباطی منفعل-تهاجمی در ظاهر منفعل به نظر می رسند، اما ممکن است در درون خود احساس ناتوانی یا عصبانیت در موقعیت گیرافتاده کنند، که باعث ایجاد رنجشی می شود که منجر به حرص خوردن یا رفتار کردن به روش های پنهانی، غیرمستقیم یا مخفیانه می شود.
ویژگی های سبک ارتباطی مقتدرانه به عنوان بهترین سبک ارتباطی چیست؟
افراد دارای سبک های ارتباطی قاطع می تواند نیازها، خواسته ها، ایده ها و احساسات خود را بیان کند، در حالی که نیازهای دیگران را نیز در نظر می گیرد.